شخصي
آمد خدمت امام صادق(ع) و عرض كرد: دو تا آيه من معنايش را نميفهمم. يكي آيه ی
شريفه ی «ادعوني استجب لكم» است، كه من هر چه دعا ميكنم مستجاب نميشود.
آن حضرت فرمود: خداوند خلف وعده نميكند. اما دعا، راه دارد و راهش اين است كه
گناه در زندگي تو نباشد. اگر دعا توأم با گناه شود، آن گناه نميگذارد دعا مستجاب
شود.
شبهاي
جمعه در دعاي كميل ميخوانيم: «اَللّهُمَّ اغْفِرْلِيَ
الذُّنُوبَ الَّتي تَحْبِسُ الدُّعاءَ» خدايا!
بيامرز آن گناهاني را كه موجب حبس دعا ميشود. يعني گناه نميگذارد كه دعا در محضر
ربوبي برود. نميگذارد دعا به آسمان اول برود چه رسد به محضر ربوبي.
امام
صادق(ع) فرمود: تو گناه نكن، آنگاه دعا كن ببين چه جور مستجاب ميشود. آيه ی دومي
كه از امام سؤال كرد، اين آيه ی شريفه بود: (وَ ما
اَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ)[1] يعني شما اگر صدقه داديد، خدا جاي آن را پر ميكند.
شما اگر خمس داديد، خدا جاي آن را پر ميكند.
يكي از
دوستان به من گفت: روزي كه من خمس ميدهم، همان روز جايش پُر ميشود. اتّفاقاً
روزي من خمس را صبح دادم ولي جايش پر نشد. تعجب كردم. ولي عصرِ همان روز، دو برابر
به جايش آمد.
پرسيد:
يابن رسول الله! من انفاق ميكنم، زياد هم انفاق ميكنم، اما خدا جاي آن را پر نميكند.
امام(ع) فرمودند: مگر ميشود خدا خُلفِ وعده كند؟ عرض كرد: نه؛ من معنايش را نميفهمم.
حضرت فرمود: تو از راه حلال انفاق بكن، اگر جايش پر نشد، آن وقت گله كن.
وقتي كه
مال شبههناك باشد، از راه گران فروشي و احتكار، از راه ربا و رشوه، و بالاخره از
راه حرام به دست آمد، در حقيقت انفاق نكرده است. اگر انفاق واقعي باشد، از مال
خودش باشد، حتماً جايش پر ميشود.
زبيده،
زن هارونالرّشيد ملعون، قناتي در شش فرسنگي مكّه كَند و آب آن را تا مكّه آورد؛
كه امروز پس از هزار سال، خشك نشده است؛ و آب زمزم، از همان قنات است. در عالم
خواب زبيده را ديدند كه وضعش بد است. گفتند تو كه بايد وضعت خوب باشد با اين كار
مهمي كه كردي. زبيده آهي كشيد و گفت: از آن قنات به من پاداشي ندادند. زيرا از پول
مردم آن را كندم؛ از بيتالمال مسلمين بود؛ و خدا هم پاداش آن را به صاحبان اصلي
پولها داد.
بعضيها
مال مردم ميخورند و روضهخواني هم ميكنند. خوب، روضهخواني او مال مردم ميشود و
نميتواند پاداشش را از امام حسين(ع) بگيرد. از راه حرام پول جمع ميكند و به مشهد
ميرود. ده روز در مشهد ميماند. سر قبر حضرت رضا(ع) ميرود؛ گريهها ميكند؛ نالهها
ميكند؛ اما خبري نميشود. بعد، از امام هشتم شكايت و گله ميكند كه چرا جوابم را
ندادي. خوب، آقا! تو با مال كي رفتي؟ از مال مردم كه نميشود مشهد رفت و جواب
گرفت. حضرت رضا(ع) صورتش را از تو بر ميگرداند. نگوييد چرا دعا مستجاب نميشود؛
برويد ببينيد كه شكمهايتان از حرام پر شده است يا نه؟ آيا غيبت در منزلتان هست يا
نه. چقدر تهمت ميزنيد؟ آيا نمّامي و سخنچيني بين عروس و مادر شوهر فراوان است يا
نه؟ وقتي كه گناه در خانه زياد باشد، دعا مستجاب نميشود. خانم، پيراهن بيآستين،
با جوراب بدن نما، ميرود مشهد و به مردم تنه ميزند تا اينكه دستش را به ضريح
برساند. همان وقت حضرت رضا(ع) از او روي برميگرداند. گريهها ميكند؛ نالهها ميكند؛
ولي دعايش مستجاب نميشود. اي كاش با اين وضع به مشهد نرفته بودي. مگر ميشود با
جوراب پانما، با لباسهاي بدننما و تنهزدن به نامحرم به حرم امام رضا(ع) بروي و
خدا دعايت را مستجاب كند؟
وقتي به
حرم حضرت معصومه(ع) ميآيي و در خيابان، هزار نامحرم صورت بَزَك كردهات را ميبينند،
آن وقت توقّع داري كه حاجتت برآورده شود؟! معلوم است كه نميشود. تقاضا دارم
لااقلّ از خدا گِله نداشته باشيد.
هر چه
هست از قامت ناساز بياندام ماست
ورنه
تشريف تو بر بالاي كس كوتاه نيست
حضرت
رضا و فاطمه ی معصومه(س)، براي دادن حاجت آمادهاند. يك نظر لطفي از آنها، عالم را
از اين طرف به آن طرف ميكند. اما دل امام رضا(ع) را نسوزانيد. زنبور براي حضرت
معصومه نشويد تا حاجت بگيريد.
پي نوشت ها: